پیوند لایه ظاهر و باطن در انسان/سجده باعث حالت خضوع در قلب میشود
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۰۶۰۳۴
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: کتاب «روح نماز» که توسط گروه محتوایی مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی بر اساس آداب الصلاه امام خمینی (ره) نوشته شده، سال ۱۳۸۸ منتشر و روانه بازار نشر شد.
توجه به عز ربوبیت و ذل عبوبیت، مراتب مقامات اهل سلوک، معنای خشوع، ادب طمانینه و اثر تکرار عبادات و تکثار اذکار در تحصیل آن، محافظت عبادت از تصرف شیطان، نشاط و بهجت، تفهیم، حضور قلب، روایاتی راجع به حضور قلب و مراتب آن، دعوت به تحصیل حضور قلب، دوای هرزه گردی خیال و طریقه تحصیل حضور قلب و حب دنیا باعث تشتت خیال است نام دوازده فصل این کتاب است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در «ادب طمانینه» فصل چهارم این کتاب، طمانینه، از آداب مهم قلبیه در عبادات خوانده شده است. طمانینه یعنی اینکه انسان در هنگام نماز قلبش آرام بوده و از اضطراب، تزلزل و اختلال حواس در امان باشد. معنای طمانینه در علم فقه، آرامش بدن است؛ یعنی اعضای بدن باید در هنگام تلفظ اذکار آرام باشد و از نظر فقها اذکار نماز در حال حرکت مورد قبول نیست.
به همین دلیل در هنگام قرائت حمد و سوره، طمانینه بدن شرط است. بعد از رکوع نیز باید ایستاد و هنگامی که قامت راست شد و آرام گرفت، الله اکبر گفت و به سمت سجده رفت. بعد از انجام سجده نیز باید به طور کامل نشست، سپس الله اکبر گفت، و بعد از گفتن ذکر استغفار و الله اکبر دوم، به سجده دوم رفت. تنها ذکری که میتوان در حین حرکت تلفظ نمود ذکر شریف «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» است که بعد از سجده دوم و تشهد گفته میشود اما بقیه اذکار همه باید در حال سکون و آرامش بدن بیان شود.
در ادامه فصل به تعریف طمانینه در علم اخلاق پرداخته شده است. طمانینه در علم اخلاق، مربوط به آرامش قلب است،. طمانینه در نماز، مقدمه حضور قلب است و بیشتر جنبه قلبی دارد. یعنی انسان باید قبل از اینکه حضور قلب پیدا کند، فکر و ذهن و خاطرش را در یاد خداوند متعال متمرکز نماید طمانینه در علم اخلاق، مربوط به آرامش قلب است،. طمانینه در نماز، مقدمه حضور قلب است و بیشتر جنبه قلبی دارد. یعنی انسان باید قبل از اینکه حضور قلب پیدا کند، فکر و ذهن و خاطرش را در یاد خداوند متعال متمرکز نماید.
نمازگزار ابتدا باید ذهن خود را از تشویش و اضطراب خالی کرده و مسائلی که باعث درگیری ذهن میشود را کنار بگذارد تا بتواند بر یاد معبود تمرکز کرده و حضور قلب پیدا کند.
در فصل چهارم این کتاب، حضور قلب فایده طمانینه پیدا کردن دانسته شده و مطرح شده است که صرف داشتن طمانینه به تنهایی اثری ندارد؛ بلکه طمانینه مقدمهای برای کسب حضور قلب است.
این سوال پیش میآید که فایده حضور قلب چیست؟ در «ادب طمانینه» در پاسخ به این سوال آمده است: عبادت به معنای اظهار عبودیت بوده و غرض نهایی آن، رسیدن به مقام عبدیت است. عبودیت و اعتقاد به بنده بودن در قلب همه انسانها وجود دارد، ولی عبودیت در وجود آدمیان کم رنگ و مخفی است و برای آنکه این حقیقت آشکار و اثربخش شود باید آن را همیشه به یاد داشت و ابراز نمود تا روز به روز در وجود انسان بیشتر تثبیت شود.
برای تثبیت این حقیقت در قلب، باید آن را بیان نمود و تکرار کرد تا با مرور دائم آن در قلب، عبودیت در جان و دل آدمی جای بگیرد. حال که حقیقت عبادت، ابراز عبودیت و یادآوری این بندگی به قلب است، طبیعتاً در هنگام عبادت، انسان باید آرامش و طمانینه داشته باشد تا بتواند به عبودیت و بندگی توجه کند و این موضوع را در قلبش تثبیت کند و تمام توجه اش در بندگی خداوند متعال متمرکز شود.
ذهنی که درگیری و مشغولیت دارد و از اول نماز به فکر خرید و کسب و کار ی به فکر درس و بحث و امثال این مشغولیات روزمره است، به طور طبیعی به دنبال تمرکز بر یاد خداوند سبحان نیست لذا حقیقت عبادت که تثبیت عبودیت و بندگی در قلب است، در وجود او محقق نمیشود.
شاید پرسیده شود چرا برای تثبیت حقیقت عبادت و بندگی در قلب، باید یک سری الفاظ را با حرکاتی مثل خم و راست شدن بدن انجام داد؟ برخی میگویند اگر نماز برای یاد خداست، ما در گوشهای خلوت مینشینیم و با خداوند ارتباط قلبی برقرار میکنیم و برای به یادخدا بودن نیازی به رکوع و سجده رفتن نداریم!
در فصل چهارم کتاب روح نماز در پاسخ به این پرسش آورده شده است: این الفاظ و حرکات فواید متعددی دارد. یکی از فواید مهم آن، به ویژه برای افرادی مبتدی تسلط و احاطه بر قلب است.
انسان مبتدی توانایی مدیریت قلب خود را ندارد و اگر بخواهد قلبش را بر چیزی متمرکز کند ابتدا باید از یک کانال مخصوص به قلب خود نفوذ کند تا بعد بتواند مدیریت قلب را در دست بگیرد. آن کانال نفوذی، همان اجزای بدن است که در اختیار و دسترس ما است انسان مبتدی توانایی مدیریت قلب خود را ندارد و اگر بخواهد قلبش را بر چیزی متمرکز کند ابتدا باید از یک کانال مخصوص به قلب خود نفوذ کند تا بعد بتواند مدیریت قلب را در دست بگیرد. آن کانال نفوذی، همان اجزای بدن است که در اختیار و دسترس ما است. مثلاً در وقت پریشانی و اندوه، فکر و قلب از اختیار ما خارج است و نمیتوانیم آن را مدیریت کنیم اما زبان در اختیار انسان است و انسان میتواند با کنترل آن، الفاظ مدنظر خود را تلفظ نماید، و در حقیقت اینگونه نیست که شخص با پریشانی ذهن و درگیری خاطر، قادر به سخن گفتن و تکلم نباشد، به همین منوال، اعضای بدن هم در اختیار ماست و با همه غم و غصهها باز هم میتوانیم بدن خود را خم و راست کنیم. برخلاف قلب که اختیار آن در دست انسان نیست، اجزای بدن از جمله زبان تحت مدیریت شخص است. حال اگر کسی بخواهد در گوشهای از اتاق بنشیند و فرضا پنج دقیقه فقط در یاد خداوند تمرکز کند و چیزی غیر از خدا را در خانه دل خود راه ندهد، معمولاً بعد از چند ثانیه، خواطر پشت سر هم به ذهن او هجوم میآورند و حتی اگر بخواهد این خواطر را دفع کند و عملاً باز هم از یاد خدا غافل میماند.
از طرف دیگر خداوند انسان را به گونهای آفریده که بین لایه ظاهر و لایه باطن یک پیوند متناسب برقرار است. طوری که حالات بدن در قلب و بالعکس حالات قلب در بدن، اثرگذار است. مثلاً هنگامی که انسان به سجده میرود خود به خود حال تواضع در قلبش ایجاد میشود اما هنگامی که با یک لباس فاخر در صدر مجلس و در جای بزرگان مینشیند، حال تواضع قلبی اش از دست میرود. با اینکه آن تواضع مربوط به قلب است و لباس فاخر و بر صدر مجلس تکیه زدن، مربوط به بدن است؛ اما از آن جایی که مراتب وجود انسان همه به یکدیگر پیوستهاند، ظاهر در باطن و باطن در ظاهر تأثیر میگذارد.
سیره حضرت رسول اکرم (ص) برای تثبیت تواضع در قلب رفتارهایی مانند پیشی گرفتن در سلام، اجابت دعوت دیگران (حتی اگر شخص فقیر باشد) و با نشستن در پایین مجلس بود. این رفتارهای ظاهری سبب میشود که حال تواضع در قلب به وجود آید و آهسته آهسته تثبیت شود.
در صفحه ۱۶ و ۱۷ کتاب آداب الصلاه امام خمینی (ره) آمده است: «و از آداب مهمه قلبیه عبادات، خصوصاً عبادات ذکریه، طمانینه است. و آن غیر از طمانینه ای است که فقها رضوان الله علیهم در خصوص نماز اعتبار کرده اند و آن عبارت است از آن که شخص سالک عبادت را از روی سکونت قلب و اطمینان خاطر به جا آورد، زیرا اگر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل به جا آورد، قلب از آن عبادت منفعل نشود و آثاری از عبادت در ملکوت قلب حاصل نشود و حقیقت عبادت صورت باطنیه قلب نگردد.»
کد خبر 5961807 الناز رحمت نژادمنبع: مهر
کلیدواژه: آستان قدس رضوی کتاب و کتابخوانی نماز امام خمینی کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دفاع مقدس فلسطین رونمایی کتاب انقلاب اسلامی ایران ایالات متحده امریکا ادبیات داستانی نوجوانان جمهوری اسلامی ایران نقد کتاب بنیاد ملی بازی های رایانه ای حوزه هنری حقیقت عبادت مدیریت قلب یاد خداوند حضور قلب قلب خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۰۶۰۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لکههای سفید روی ناخنها چه معنایی دارند؟
لوکونیشیای واقعی را میتوان بر اساس ظاهر ناخن به دو دسته تقسیم کرد: لوکونیشیای کامل که به سفید شدن کامل ناخن اشاره دارد و لوکونیشیای جزئی که در آن بخشی از صفحه ناخن سفید میشود.
به گزارش روزیاتو، گاه به گاه لکههای کوچک سفیدی روی ناخنهای ما ظاهر میشوند؛ گاهی اوقات ظاهراً دلیل خاصی برای ایجاد این لکهها وجود ندارد.
در ادامه به بررسی عوامل ایجاد این لکههای مرموز میپردازیم.
وجود لکه سفید روی ناخن شما به چه معناست؟
شاید شما هم شنیده باشید که لکههای سفید روی ناخن اغلب به دلیل کمبود کلسیم ایجاد میشوند.
با این حال، این یک باور قدیمی بوده و دلیل واقعی آن معمولاً کمتر جدی است.
این عارضه «لوکونیشیا» نام دارد و به دو نوع لوکونیشیای واقعی و لوکونیشیای ظاهری طبقه بندی میشود.
لوکونیشیای واقعی، از بخشی از ناخن به نام ماتریکس ناخن که مسئول تولید ناخن است، نشات میگیرد.
لوکونیشیای ظاهری، یک مشکل در بستر زیر ناخن است و نه خود ناخن.
لوکونیشیای واقعی را میتوان بر اساس ظاهر ناخن به دو دسته تقسیم کرد: لوکونیشیای کامل که به سفید شدن کامل ناخن اشاره دارد و لوکونیشیای جزئی که در آن بخشی از صفحه ناخن سفید میشود.
لوکونیشیای جزئی نیز سه نوع دارد:
لوکونیشیای نقطه ای: ایجاد نقاط ریز روی ناخن
لوکونیشیای طولی: ایجاد خطوط سفید بزرگتر در سراسر ناخن
لوکونیشیای مخطط یا عرضی: نقاط منفرد بزرگتر یا نوارهای افقی که موازی با پایه ناخن هستند.
چه چیزی باعث ایجاد لکههای سفید روی ناخن میشود؟
در اغلب موارد، لوکونیشیای نقطهای بر اثر ضربه یا جویدن ناخن ایجاد میشود.
لوکونیشیای نقطهای از پایین ناخن شروع شده و با رشد آن به سمت بالا حرکت میکند.
تا زمانی که بتوانید یک نقطه سفید را روی ناخن خود ببینید، احتمالاً فراموش کرده اید که چه چیزی باعث ایجاد آن شده است.
گاهی اوقات این واکنش میتواند ناشی از واکنش آلرژیک به لاک، براقکننده یا پاککننده ناخن باشد.
همچنین ممکن است که استفاده از مواد شیمیایی هنگام قرار دادن و ریموو اکریلیک یا ژل ناخن به ناخنهای شما به شدت آسیب برساند.
اما اگر کل ناخن شما سفید شود، میتواند علت جدی تری داشته باشد و باید به پزشک مراجعه کنید.
سفید شدن کل ناخن میتواند ناشی از شرایط کشندهای مانند سیروز کبدی، نارسایی کلیه یا بیماری قلبی باشد.
اگر لکههای سفید روی ناخن شما به صورت خطی باشند، میتوانند نشانهای از سطوح پایین پروتئین در خون نیز باشند.
یکی دیگر از دلایل ایجاد لکههای سفید روی ناخنهای پا، ابتلا به نوعی قارچ ناخن به نام اونیکومیکوز سطحی سفید است.
اگرچه اولین نشانه عفونت ممکن است به صورت نقاط سفید کوچک روی ناخنها ظاهر شود، عفونت میتواند رشد کند و به بستر ناخن گسترش یابد و باعث شود که ناخنها پوسته پوسته به نظر برسند.
چگونه از شر لکههای سفید روی ناخن خلاص شوم؟
در حال حاضر هیچ درمانی برای لوکونیشیای نقطهای وجود ندارد.
این لکهها اگر بر اثر ضربه ایجاد شوند، به طور طبیعی در طول زمان برطرف خواهند شد.
با این حال، اگر علت آن چیزی غیر از ضربه یا تروما باشد، پزشک باید علت را شناسایی کرده و به صورت جداگانه آن را درمان کند.